هنر شرق دور

سفری به قلب ادیان و سنت های معنوی جهان

آدم در عالم
ذن یک بیداری است

ذن یک بیداری است

امیرحسین فرخ زادنیا دکتری ادیان و عرفان تطبیقی 

در ظاهر مهمل ولی در معنا درست،ذن فراتر از واژه‌هاست،ولی نگارش بسیاری از کتاب‌ها را موجب‌ شده است.ذن تنهاست،ولی همیشه یک راهنما طلب‌ می‌کند.ذن بسیار معمولی و پیش‌پا افتاده است،ولی‌ دیرهای پرت و دورافتاده را می‌طلبد.ذن عمیقا جدی‌ است،ولی سرشار از طنز است.ذن به هستی تمایل دارد تا به تظاهر،ولی الهام‌بخش هنرهای گوناگونی بوده‌ است.ذن به ما می‌آموزد که تنها نشنویم،بلکه گوش‌ فرا دهیم،که نگاه کردن کافی نیست،بلکه ببینیم.که تنها فکر نکنیم،بلکه تجربه کنیم،و مهم‌تر از همه این‌که تنها به دانش فعلی‌مان اکتفا نکنیم،بلکه از آنچه که در جریان‌ است لذت ببریم.و دنیا را همان‌گونه که هست پذیرا باشیم.
هنر ذن نیز بیدارکننده است.
ذنگا (Zengar) واژه ژاپنی برای معرفی نقاشی و کالیگرافی راهبان ذن از قرن شانزدهم تا به امروز است. این آثار نه در قالب شعار«هنر برای هنر»قرار می‌گیرد و نه به سفارش حامیان متنفّذ و مرفّه صورت می‌پذیرد. بلکه آثاری هستند که موجب تمرکز می‌گردند و فرد را به‌ اشراق هدایت می‌نماید.
ذنگا شکلی از تعلیم است.در نقاشی از پیش‌پا افتاده‌ترین موضوع بهره گرفته می‌شود و در کالیگرافی از اشعار ذهن و یا لغز و چیستان استفاده‌ می‌شود.حرکت قلم در این قبیل آثار،برخلاف دیگر آثار مذهبی،دارای حرکت جسورانه دراماتیک،به ظاهر بی‌پروا و بسیار تأثیرگذارند.در این آثار برگردان ذهن و روح به روی کاغذ به صورت خود به خودی و فی البداهه‌ صورت می‌بندد.در حقیقت عصارهء تجربهء ذن در ضربات قلم‌موی راهب ذن تقطیر می‌شود:عمق تمرکز در چند ضربهء خلاصه‌ای که توسط راهب ذن نقش‌ می‌گیرد محسوس می‌گردد؛نیروی بالقوهء ضد-منطق‌ ذن،کوان‌ (Koan) در حرکات رقصان و تند کالیگرافی‌ آشکار می‌شود.بدین ترتیب ذنگا بیان آشکار تجربی‌ درونی راهبان ذن است.
گفته شده است که ذن با یک کنایه آغاز شد. می‌گویند روزی بودا به جای موعظهء روزانه‌اش،تنها گلی‌ را در دست گرفت و در محل موعظه قرار گرفت.یکی از پیروان پیام بی‌کلام بودا را دریافت و ذن(که از ریشهء هندی‌ dhyana به معنای مراقبه است)تولد یافت.
ذن با دیگر فرق سنتی بودایی متفاوت است.زمانی‌ که بودائیسم در بخش‌های وسیعی از سرزمین‌های شرق‌ آسیا گسترش یافت،صولا یک مذهب زهد منشانه‌ای‌ بود که برای خود مبلّغان مسلط بسیاری تربیت کرده بود که توانایی ارشاد پیروان‌شان به اشراق و تولد مجدد را دارا بودند.تعالیم سنتی بودا از طریق هدایت پیروانش به‌ اشراق فردی‌ (Satoru) حاصل می‌آید،ولی تعبد به‌ چنین تعهدی برای پیروان بی‌شمارش بسیار مشکل‌ می‌نمود.
هرچند ذن مستقیما احیای مجدد تعالیم نخستین‌ بودا نبود.-ذن در تقابل با دیگر فرق،اصرار بر این دارد که اشراق فردی را در این جهان می‌توان از طریق مراقبه‌ و تکامل نفسانی تحصیل نمود-تعالیم ذن همواره بر این نکته تأکید دارد که امیال و استدلال‌های منطقی‌ فریبنده،اصول ذاتی تعالیم بودا را خدشه‌دار می‌سازند. تکلیف هر انسان بیدار ساختن طبیعت حقیقی خود است.برای توفیق تعبد کامل فرد،ارشاد یک معلم فرزانه‌ ضروری است.یک راهب ذن تعالیم سختی را پشت سر می‌گذارد که شامل سال‌ها تمرکز و مراقبه است تا بتواند به تجربهء اشراق نایل آید-که ممکن است از طریق‌ شنیدن صدای زنگ یک دیر و یا ضربهء بسیار سنجیدهء استاد حاصل آید.
ذن برای همگان نیست،زیرا انضباط دقیق و تمرکز بسیار شدیدی را طلب می‌کند که حتی از برنامه‌های‌ تربیتی سامورایی‌ها نیز شدیدتر است.به‌طور مثال‌ داوطلبین ورود به مرحلهء طلبگی ذن ابتدا باید سه روز در مقابل در دیر بایستند تا اجازهء ورود یابند.پس از ورود یک برنامهء بی‌وقفه شامل تمرکز،خواندن سرودهای‌ سوترا1و کار فیزیکی در دیر آغاز می‌گردد.ساختار برنامه‌های آموزشی برای طلبه‌های ذن به صورتی تنظیم‌ شده است که زمان کمی برای خوب باقی می‌گذارد و برای فعالیت‌های فردی اصلا فرصتی باقی نمی‌ماند. هدف از میان بردن خودخواهی‌های فردی برای‌ دست یافتن به اشراق‌ (Satori) است،و در این میان‌ هرچقدر مرشد منضبطتر،سخت‌گیرتر و نفوذناپذیرتر باشد،امکان دسترسی سالک به اشرق محتمل‌تر خواهد بود.
هنر ذن به مانند تعالین ذن تاریخ مفصلی دارد. متجاوز از هزار سال پیش،مرشدان ذن در چین،برای‌ تربیت مریدان خود از نقاشی استفاده می‌کردند،به‌ این ترتیب که برای القای برخی از مفاهیم با دست‌ دایره‌ای در فضا ترسیم می‌نمودند و یا برای تمرین تمرکز از نقاشی با مرکب سود می‌جستند.این مرشدان به‌طور حرفه‌ای نقاشی تربیت نشده بودند،ولی سال‌ها تجربه در کالیگرافی و کار کردن با مرکب و قلم‌مو،آن‌ها را قادر می‌ساخت تا در کاربرد آن،به هر طریق که لازم می‌بود، مهارت لازم را داشته باشند.کالیگرافی تقریبا نزد تمام‌ پیشوایان بانفوذ ذن عمومیت دارد.در زبان چینی برای‌ هر واژه یک آوانگاری جداگانه پیش‌بینی شده است که‌ کلا حدود پنجاه هزار کاراکتر در مجموعهء کالیگرافی‌ می‌کردند که آن‌ها نیز به نوبهء خود در پنج قالب مختلف به‌ نگارش درمی‌آیند.تنوع بسیار کاراکترها،شیوهء نگارش، گردش قلم و امکانات ترکیب آن با یکدیگر موجب گشته‌ است تا کالیگرافی به مثابهء یک ابزار بیان فردی امکانات‌ بسیاری داشته و کاتبان ذن از آن به شیواترین وجه سود برند.از زمان ریختن آب روی سنگ مرکب‌سازی تا فراهم آمدن مرکب،این فرصت برای کاتب ذن فراهم‌ می‌آید تا تمرکز نماید و به هنگام حرکت قلم‌مو روی‌ کاغذ به صورت آزاد و راحت عمل نماید.قلم‌موی نرم‌ کالیگرافی،که میان بند انگشتان قرار می‌گیرد،به راحتی‌ پاسخگوی حرکات بند انگشتان،مچ دست،آرنج و کتف قرار می‌گیرد.در این فرآیند،اصلاح،دوباره‌کاری و تجدیدنظر میسر نیست.از آن‌جا که کار با قلم‌مو بیان‌ شخصیت فردی به حساب می‌آید،نگارش و نقاشی‌ خالص و با وجود،امتیاز مسلّم نخستین استادان ذن‌ است.
هنر ذن دو رویه داشت:هم عاملی برای تمرکز خالقان آن به حساب می‌آمد و هم وسیله‌ای برای‌ راهنمایی آنانی بود که با آن مواجه می‌شدند.با وجودی‌ که چنین زیر نفوذ کنفوسیوس،دائوئیسم و دیگر فرق‌ بودایی قرار داشت،ذن و هنر ذن به مثابه یک فرهنگ‌ متفاوت در میان ادبا،بلندپایگان،فرزانگان و شعرا شکوفا شد.سال‌ها پس از زوال فرقه‌های بودایی در چین،ذن به عنوان یک نیروی فراگیر در چین پایدار ماند تا این‌که در قرن‌های چهاردهم و پانزدهم میلادی‌ کنفوسیوئیسم-جدید ،که‌ تلفیقی از اصول دائوئیسم و ذن بود،جایگزین آن شد.

پی‌نوشت:
(1). ابیات و سوره‌های کوتاه که اصول فلسفی را به صورت ایجاز بیان‌ می‌دارد.
این مقاله با استفاده از منابع زیر نگاشته شده است: Stephen Addiss Art of Zen:Paintings and Calligraphy by Japanese monks,1600-1925.
Harry N.Abrams Inc.New york,1989. -Belinda Sweet,"Zen painting",Arts of Asia, Jan-Feb.1994,p.72-77